گل زعفران
گلی نمی روید در این سرمای استخوان سوز
چه بخواهد چه نخواهد
فقط تو می توانی
می توانی بیایی و ریشه ات را در خاک سردم بنشانی و گل کنی،
می توانی بمانی تا بهار
گلت که پژمرد هم خیالی نیست،
ریشه ات می ماند
و دوباره گل می کند
زمستانم که بیاید
+ نوشته شده در دوشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۸:۵۱ ق.ظ توسط ژولین سیفعلی مراد
|
از من پرسیده ای زندگی چیست. مثل اینکه بپرسی هویج چیست؟